Moonlight Songtext
von Soheil Nafisi
Moonlight Songtext
می تراود مهتاب
می درخشد شب تاب
نیست یک دم شکند خواب به چشم کَس و لیک
غم این خفته ی چند،خواب در چشم ترم می شکند
نگران با من اِستاده سحر
صبح می خواهد از من
کَز مبارک دَمِ او آورم این قوم به جان باخته را بلکه خبر
در جگر لیکن خاری
از رهِ این سفرم می شکند
نازک آرای تنِ ساقِ گلی
که به جانَش کشتم
و به جان دادمش آب
ای دریغا به بَرم می شکند
دست ها می سایم
تا دری بگشایم
بر عَبَث می پایم
که به در کس آید
در و دیوارِ به هم ریخته شان
بَر سرم می شکند
می درخشد شب تاب
نیست یک دم شکند خواب به چشم کَس و لیک
غم این خفته ی چند،خواب در چشم ترم می شکند
نگران با من اِستاده سحر
صبح می خواهد از من
کَز مبارک دَمِ او آورم این قوم به جان باخته را بلکه خبر
در جگر لیکن خاری
از رهِ این سفرم می شکند
نازک آرای تنِ ساقِ گلی
که به جانَش کشتم
و به جان دادمش آب
ای دریغا به بَرم می شکند
دست ها می سایم
تا دری بگشایم
بر عَبَث می پایم
که به در کس آید
در و دیوارِ به هم ریخته شان
بَر سرم می شکند
Writer(s): Kenny Martin, Jesse Clark Lyrics powered by www.musixmatch.com