Sarvo Beed Songtext
von Marzieh
Sarvo Beed Songtext
سرو و بید
خواننده: مرضیه
شاعر: معینی کرمانشاهی
آهنگساز: پرویز یاحقی
دستگاه: آواز بیات اصفهان
سروی و بیدی
بر لب جویی
گرم سخن بودند
بی خبر از خود
هر چه تو گویی
چون دل من بودند
سرو دل آرا
مست و طرب زا
بر سر ناز آمد
بید کهن را
دید و بگفتا
کز تو چه باز آمد
من که تو بینی
سر کش و سبزم
شاهد گلشن ایجادم
مست غرورم و آزادم من
کرده به قامت
شور قیامت
پیکر خرم و آزادم
غرق سرورم و دلشادم من
آسیب خزان هرگز
کی برگ و برم ریزد
گر برف زمستانها
یکجا به سرم ریزد
چون پیری
که دهد پندی
به سخن بید آمد
من آشفته سر ای جوان جهان دیده ام
ز من بشنو که دلسردی خزان دیده ام
ز گشت زمان چه دانی ؟
تو را هرگز کسی سایه ای نبیند به بر
که بگذارد خسی یا گلی در آن سایه سر
چه حاصل ز سر گرانی ؟
اگر افتاده حالم
وگر بشکسته بالم
همین بس مرا
که هر کس مرا
بخواند به سایبانی
سروی و بیدی
بر لب جویی
گرم سخن بودند
بی خبر از خود
هر چه تو گویی
چون دل من بودند
خواننده: مرضیه
شاعر: معینی کرمانشاهی
آهنگساز: پرویز یاحقی
دستگاه: آواز بیات اصفهان
سروی و بیدی
بر لب جویی
گرم سخن بودند
بی خبر از خود
هر چه تو گویی
چون دل من بودند
سرو دل آرا
مست و طرب زا
بر سر ناز آمد
بید کهن را
دید و بگفتا
کز تو چه باز آمد
من که تو بینی
سر کش و سبزم
شاهد گلشن ایجادم
مست غرورم و آزادم من
کرده به قامت
شور قیامت
پیکر خرم و آزادم
غرق سرورم و دلشادم من
آسیب خزان هرگز
کی برگ و برم ریزد
گر برف زمستانها
یکجا به سرم ریزد
چون پیری
که دهد پندی
به سخن بید آمد
من آشفته سر ای جوان جهان دیده ام
ز من بشنو که دلسردی خزان دیده ام
ز گشت زمان چه دانی ؟
تو را هرگز کسی سایه ای نبیند به بر
که بگذارد خسی یا گلی در آن سایه سر
چه حاصل ز سر گرانی ؟
اگر افتاده حالم
وگر بشکسته بالم
همین بس مرا
که هر کس مرا
بخواند به سایبانی
سروی و بیدی
بر لب جویی
گرم سخن بودند
بی خبر از خود
هر چه تو گویی
چون دل من بودند
Lyrics powered by www.musixmatch.com