Fazaye Tohi Songtext
von Aref
Fazaye Tohi Songtext
فضای این شب تهی، چه بی تپش، چه بی صداست
برای من که راهی ام، که تشنه رهایی ام
رهایی از گذشته ها و رفته ها
رهایی از گذشته ها، رسیدنِ به انتهاست
برای من که خسته ام، که بی ثمر نشسته ام
تکیده ای درون خود شکسته ام
جز اسم تو جاری نشد هرگز به لب عبارتی
اما دریغ در حرف تو هرگز نبود صداقتی
از تو به این مرز شب بی انتها رسیده ام
من خسته از این ظلمتم، بیزارم از فریب تو
تو راهی سپیده ای، خورشید من نصیب تو
اما من از خورشید و از سپیده دل بریده ام
فضای این شب تهی، چه بی تپش، چه بی صداست
برای من که راهی ام، که تشنه رهایی ام
رهایی از گذشته ها و رفته ها
رهایی از گذشته ها، رسیدنِ به انتهاست
برای من که خسته ام، که بی ثمر نشسته ام
تکیده ای درون خود شکسته ام
برای من که راهی ام، که تشنه رهایی ام
رهایی از گذشته ها و رفته ها
رهایی از گذشته ها، رسیدنِ به انتهاست
برای من که خسته ام، که بی ثمر نشسته ام
تکیده ای درون خود شکسته ام
جز اسم تو جاری نشد هرگز به لب عبارتی
اما دریغ در حرف تو هرگز نبود صداقتی
از تو به این مرز شب بی انتها رسیده ام
من خسته از این ظلمتم، بیزارم از فریب تو
تو راهی سپیده ای، خورشید من نصیب تو
اما من از خورشید و از سپیده دل بریده ام
فضای این شب تهی، چه بی تپش، چه بی صداست
برای من که راهی ام، که تشنه رهایی ام
رهایی از گذشته ها و رفته ها
رهایی از گذشته ها، رسیدنِ به انتهاست
برای من که خسته ام، که بی ثمر نشسته ام
تکیده ای درون خود شکسته ام
Writer(s): Maleki Maleki Lyrics powered by www.musixmatch.com